vasael.ir

کد خبر: ۱۳۰۳۳
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۴:۴۶ - 17 April 2019
آیت الله کعبی / ۱۲۳

فقه جهاد | تبليغات منفی روش مقابله با دعوت

وسائل ـ آیت الله کعبی گفت: الان آمريکايی‌ها می‌گويند ارزش‌های غربی و امريکايی. ارزش‌های غربی، برتر است و اين جمهوری اسلامی آمده تا ارزش‌های غربی را از بين ببرد. حکومت کفر چه شعاری می‌دهد؟ مکر و فريب را آغاز می‌کند.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله عباس کعبی استاد درس فقه جهاد|تبليغات منفي روش مقابله با دعوتخارج حوزه علمیه قم 9 آبان ماه سال 1396 در صد و بیست و سومین جلسه درس خارج فقه جهاد که در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد، در مورد یکی از حیله های دشمن در مقابل دعوت از تبلیغات منفی نام برد و گفت: فرعون چه کرد «فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ» تا آنجا که خداوند مي فرمايد «قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُريدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَريقَتِكُمُ الْمُثْلى‏»  حکومت فرعون در مقابل دعوت الي الله، اعلام عمومي و تبليغات منفي بر عليه موسي(ع) شروع کرد.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم افزود: يعني تبليغات منفي نيز در مقابل دعوت به خدا اتفاق مي افتد. مانند امروز که امپراتوري رسانه اي امريکا وجود دارد، فرعون آن زمان نيز اعلام عمومي کرد که موسي(ع) آمده شما را از سرزمين خودتان بيرونتان کند و به روش ارزشمند شما را مي خواهد از بين ببرد. آداب و رسومتان را نفي کند.

وی ادامه داد: الان امريکايي ها مي گويند ارزش هاي غربي و امريکايي. ارزش هاي غربي، برتر است و اين جمهوري اسلامي آمده تا ارزش هاي غربي را از بين ببرد. حکومت کفر چه شعاري مي دهد؟ مکر و فريب را آغاز مي کند«فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‏» يعني هر مکر و فريب و حيله اي داريد جمع کنيد و يکپارچه شويد. متحد شويد.

عضو مجلس خبرگان رهبری بیان داشت: شعار حکومت هاي کافر فرعوني چيست؟ اين است « قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‏» هر که قدرتمندتر شدة او موفق تر است. اما شعار اسلام و انبياء اين است « قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى»  يا مي فرمايد «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها»  جريان مقابل در اثر طغيان تکذيب مي کند و مقابل تهذيب و تزکيه مي ايستد.

آیت الله کعبی اظهار داشت: موسي(ع) حقيقت دارد و آنها سحرو ساحر، و روشن است که حقيقت پيروز مي شود. اولين اثر دعوت اين است که بنياد تبليغات منفي و تبليغات ضد دعوت، با ايمان آوردن ساحران فرو مي ريزد. آنها که ايمان مي آورند، فرعون شروع به تهديد مي کند و آنها پاسخ مي دهند.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفت: اولين برخورد دعوت با حکومت هاي طاغوتي کافر، برخورد با جريان تبليغي ضد دعوت است. اگر بخواهيم در زمان خود تطبيق کنيم، خط اول جهاد في سبيل الله، خط دعوت الي الله با استدلال و منطق است. خط اول مقابله از سوي دشمن، امپراتوري رسانه اي است. الان سحر نظام استکباري، رسانه است. شبکه هاي مجازي و ارتباطات اجتماعي است.

وی تصریح کرد: سحر نظام استکباري،‌ انقلاب جنسي و سکس و سينما و فن نفوذ در خانه هاست. ما بايد در دعوت الي الله متناسب با مقتضيات زمان، دنبال باطل السحر باشيم. باطل السحر اين نيست که دعوت کنيم و بگوييم مسلمان شويم والا شما را مي کشيم! روش ابطال امپراتوري رسانه اي و شبکه هاي مجازي و اجتماعي و جنگ نرم دشمن، توليد قدرت نرم است.

 

خلاصه جلسه گذشته

آیت الله کعبی در جلسه گذشته ویژگی های دعوت اسلامی را تبیین کرد و بیان داشت: سخن اول ويژگي هاي دعوت اسلامي است که ما تحت عنوان خصائص الدعو الاسلاميه ذکر مي کنيم. ويژگي اول دعوت به فطرت است « فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»يعني جهل آنها را مي خواهيم به علم تبديل کنيم. انحراف از فطرت را به فطرت تبديل کنيم. مي خواهيم دعوت به توحيد کنيم. بنابراين يکي از ويژگي هاي اين دعوت، فطري بودن است. لذا مخاطب اين دعوت، همه بشريت است.

وی ویژگی دوم را  منطقي بودن آن دانست و بیان داشت: دعوت مبتني بر برهان و استدلال « لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ» اين «بَيِّنَات» يعني ادله واضحه. انبياء با کفار احتجاج مي کردند. قرآن شريف احتجاجات آنان را براي اثبات توحيد نقل کرده است.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم اظهار داشت : ويژگي سوم دعوت قانوني است. به عبارت عربي دستوريه الدعوه يا رساليه العوه. يعني همان ايه شريفه سوره حديد «وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ»، کتاب يعني قانون اساسي اسلام. دعوت به خدا ضوابط و چارچوب و معيارهايي دارد که بايد لحاظ شود.

عضو مجلس خبرگان رهبری خاطر نشان کرد: ویژگی چهارم دعوت عادلانه و براي تحقق عدل باشد: « أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ» «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ».

آیت الله کعبی در مورد ویژگی پنجم گفت: دعوت جريان ساز باشد. جريان کلي اجتماعي ايجاد کند و فراگير باشد «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». انبياء آمده اند قيام و حرکت اجتماعي را سامان دهند. از کدام طريق؟ از طريق دعوت الي الله. لذا نامش را حرکيه الدعوه گذاشتيم.

وی ویژگی دیگر را خاص به قومي دون قوم ديگر و مکاني دون مکان ديگر نبودن دانست و اضافه کرد: فرازماني و فرامکاني باشد. از نظر جغرافيايي و زماني مربوط به همه زمان است. و از نظر موضوع، همه قلمرو دين را در بر مي گيرد توحيد، معاد، ولايت، عدالت، دعوت به دولت اسلامي و تشکيل آن، دعوت به تحقق شکوفايي مادي و معنوي و پيشرفت عدالت و.. شامل همه مي شود.

 

مشروح مطالب مطرح شده در این جلسه را در ادامه می‌خوانید:

بحث در مورد دعوت الي الله بود.

 

لزوم اتمام حجت

از جمله آياتي که دلالت مي کند که دعوت الي الله با اتمام حجت باشد، آيات پاياني سوره طه است که برخي فقها نيز به آن استدلال فرموده اند. آيه مورد نظر مي فرمايد:‌ «وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى‏»[1] يعني اگر قبل از بعثت پيامبران ما کفار را نابود کنيم و دچار عذاب سازيم، کفار حق دارند احتجاج کنند و مي گويند اي پروردگار ما چرا براي ما پيامبراني ارسال نکردي که ما را تفهيم کند و ما پيروي کنيم، قبل از آنکه ذليل و خوار  شويم.

اين آيه مانند همان قاعده قبح عقاب بلا بيان است. اينجا تصريح مي کند که عقاب متوقف بر بيان است. آيه قبل از آن اين مطلب را بهتر مي فرمايد: «وَ قالُوا لَوْ لا يَأْتينا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ ما فِي الصُّحُفِ الْأُولى‏»[2] کفار گفتند اي کاش نشانه اي از طرف خدا بيايد. خداوند پاسخ مي دهد که آيا براي شما بينه اي در زمان هاي گذشته نيامد؟ سپس مي فرمايد: «قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى‏»[3] همه منتظرند شما نيز منتظر باشيد تا معلوم شود چه کسي در مسير مستقيم است؟

آيات اين سوره، سرگذشت حضرت موسي(ع) را بيان مي فرمايد. يکي از موارد استدلالي بر بيان تفصيلي و اينکه جهاد بر عليه حکومت گران و طواغيت است، نه مردم عادي، سيره انبياء الهي در قرآن کريم است. علاوه بر سيره پيامبر اکرم(ص)، سيره پيامبراني است که خداوند به عنوان درس براي ما بيان مي کند. در سوره طه، داستان حضرت موسي و فرعون را بيان مي کند که بارها نيز تکرار شده است. از آيه نهم اين سوره شروع مي شود.

 ابتدا پيامبري حضرت موسي(ع) را بيان مي کند و بعد از ذکر معجزات، مي فرمايد: «اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏»[4] نسبت به آنچه در گذشته گفتيم، بايد بگوييم مخاطب جهاد ابتدايي، طواغيت هستند. در اين آيه نيز براي نجات بني اسرائيل که بر دين فرعون بودند و او نيز مي گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‏».[5]

 اولا خداوند موسي(ع) را به طرف فرعون فرستاد. سپس موسي از فرعون خواست که بني اسرائيل را ازاد کن: « فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَني‏ إِسْرائيلَ»[6] هدف نجات بني اسرائيل بود نه از بين آنها. خطاب نيز کفر و طاغوت بود، نه کفر محض: ««اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏».[7]

 

ابزارهاي دعوت الي الله

شرح صدر، توکل و صبر، قدرت بيان، مقاومت، پشتيباني، شجاعت: چون مبارزه با فرعون کار آساني نيست، حضرت موسي درخواستي کرد: «قالَ رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ يَفْقَهُوا قَوْلي‏»[8] به من شرح صدر بده و کارم را آسان کن و بيانم را گويا کن. چرا حضرت موسي(ع) دعاي شرح صدر و حل عقده از لسان کرد؟ چون ايشان نمي خواست به فرعون فقط بگويد «پيامبر خدا را قبول کنم وگرنه شما را مي کشيم!»؛ بلکه مي خواست با او استدلال کند و مقابله کند. مقابله با حکومت فرعوني و مقاومت، صبر و تحمل و شرح صدر لازم دارد. يار و همراه مي طلبد.

علاوه بر همه اينها، قدرت بيان مي خواهد. لذا دعا کرد خدا هم شرح صدر بدهد و هم قدرت بيان و احتجاج؛ چون مي فرمايد: «يَفْقَهُوا قَوْلي‏» يعني بفهمند من چه مي گويم. فهم دقيق لازم است. اين نيست که بگويم و تمام بشود. قدرت بيان مي خواهم. غير اي قدرت بيان، پشتيبان مي خواهم؛ يار و همراه هم مي خواهد: «وَ اجْعَلْ لي‏ وَزيراً مِنْ أَهْلي‏ هارُونَ أَخي اشْدُدْ بِهِ أَزْري وَ أَشْرِكْهُ في‏ أَمْري».[9] خداوند نيز فرمود: « قالَ قَدْ أُوتيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‏»[10] يعني هرچه خواستي به شما داديم.

سپس يادآوري مي کند که امدادهاي الهي از زماني که در رود نيل افکنده شدي، شاملت بوده است. سپس خداوند مي فرمايد: «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي‏»[11] پيامبران ماموريت الهي دارند. آنهايي که مسير پيامبران را مي خواهند طي کنند و مردم را به خدا دعوت کنند، ديگر اينها متعلق به خودشان نيستند. از مصاديق همين آيه مي شوند: «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي‏» و ماموريتشان ماموريت الهي مي شوند.

سپس مي فرمايد: «اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوكَ بِآياتي‏ وَ لا تَنِيا في‏ ذِكْري»[12] شما و هارون برويد با آيات من و سستي نکنيد. دعوت الي الله با سستي سازگار نيست. پس اين دعوت هم تفصيلي است و هم فرايندي طولاني دارد: مقاومت و زحمت دارد. قدرت بيان لازم دارد. اراده قوي مي خواهد. «اذْهَبا إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى»‏[13] ابتدا فرمود تنها برو، ولي وقتي حضرت موسي(ع) گفت تنها نمي توانم، فرمود باهم برويد.

يعني بعد از امکانات و لوازم دعوت الي الله، فرمود باهم برويد. اما چگونه دعوت کنيم؟ درباره کيفيت دعوت مي فرمايد: «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‏»[14] ابتدا با نرمي سخن بگويين ممکن است فطرتش بيدار شود و به خدا اعتقاد پيدا کند.

از اين فرمايش خداوند استفاده مي کنيم که حتي دعوت حکومت هاي طاغوت به خدا و اعلام جنگ تمام عيار با آنها، قبل از آن دعوت ليّن و منطقي توام با حکمت لازم دارد که بفهماند ما به دنبال چه هستيم.

حضرت موسي(ع) سپس فرمود: «قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى‏»[15] فرعون ممکن است با آن قدرت و نِخوت، حيله گري کند يا طغيان ورزد. خداوند قانون ديگري از قوانين دعوت را بيان مي کند: «قالَ لا تَخافا إِنَّني‏ مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى‏»[16] شما ماموريت خود را انجام بدهيد و خوف نداشته باشيد. من با هر دوي شما هستم. هم مي شنوم هم مي بينم.

يکي از ويژگي هاي دعوت کنندگان به خدا اين است که در ابلاغ ماموريت الهي ترس نداشته باشند.همچنانکه در آيات ديگر درباره انبياء ديگر نيز آمده است: «الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ حَسيباً».[17] خداوند حضرت امام راحل را رحمت کند که يک ذره خوف در دل نداشت و يکي از رازهاي پيروزي انقلاب اسلامي شجاعت و نترسي امام و آمادگي ايشان براي شهادت بود. اما توام با حکمت و صبر. اين نبود که شجاعت به معني بي گدار به آب زدن باشد. هر چه وظيفه بود انجام مي داد و نمي ترسيد.

ما اخيرا از رهبري معظم شنيدم در بيستم شهريور که قبل از جلسه خبرگان محضرشان بوديم، ايشان فرمود: يکي از ويژگي هاي امام اين بود که هيچ خوفي نداشت. بعد فرمود در داستان هاي بني صدر، آن اوائل نمي توانستيم با امام صحبت کنيم. چون بني صدر رئيس جمهور بود، جانشين فرمانده کل قوا بود، نمي توانستيم از بدي هاي بني صدر بگوييم.

اما خب، مي فرمود: بنده و شهيد بهشتي و هاشمي رفسنجاني به اين جمع بندي رسيده بوديم که بني صدر ممکن است انقلاب را از بين ببرد و بايد در مقابلش بايستيم. در آن اواخر که روشنگري شد، زمينه براي سخن گفتن ما نزد امام فراهم شد. بنده خدمت امام رفتم و در ذهنم آماده کرده بودم. امام نمي گذاشت کسي عليه بني صدر با آن موقعيتش سخن بگويد، زمان جنگ بود و موقعيت فرماندهي بني صدر اجازه نمي داد او را تضعيف کنيم. من اين مطالب را در ذهن داشتم. خدمت ايشان عرض کردم: شما لابد خوف داريد... هنوز کلامم تمام نشده بود، امام بلافاصله فرمود: از هيچ کس خوف ندارم!

واقعا يکي از ويژگي هاي کساني که دعوت به راه خدا مي کنند، آن هم دعوت کفار به اسلام، دعوت به توحيد و معاد و حقانيت دين بر پايه حکمت و منطق و برهان وبازگشت انسان ها به فطرت، نبايد خوف داشته باشند. چون امدادهاي غيبي هم شامل حالشان مي شود. لذا آيه در اينجا خطاب به موسي و هارون مي فرمايد: «قالَ لا تَخافا إِنَّني‏ مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى‏ فَأْتِياهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ» فَأَرْسِلْ مَعَنا بَني‏ إِسْرائيلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‏»[18] نزد فرعون برويد و بگوييد ما فرستاده پروردگار تو هستيم.

 

هدف دعوت الي الله

حالا هدف موسي(ع)‌ چيست؟ «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَني‏ إِسْرائيلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ»[19] اين بحث بسيار مهمي است. بني اسرائيل را به ما بده، يعني بني اسرائيل را آزاد کنيد. بگذاريد به جاي اينکه زير يوغ ظلم و ستم و حکومت فرعوني کافر زندگي مي کنند و شکنجه مي شوند، آزاد کنيد تا فطرتشان نداي انبياء را بشنود. يعني دين براي نجات ملت هاي مستضعف کافر آمده است، نه جنگ با آنها. لذا شمشير جهاد بر عليه حکومت هاي طاغوتي فرعوني است نه بر عليه ملت هاي مستضعف که براي نجات آنهاست.

اصلا يکي از موضوعات دعوت، غير از دعوت به خدا و معاد و نبوت و عدالت، دعوت به نجات ملت هاي کافر مستضعف از دست حکومت هاي کافر فرعوني است. به دليل همين آيه که قرائت کرديم و اين يکي از موضوعات دعوت الي الله است.

«قَدْ جِئْناكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‏»[20] اين سلام که شعار صلح و اسلام است، براي کساني است که پيروي از هدايت مي کنند. در تمام نامه هاي پيامبر اکرم(ص) که دعوت قبل از جهاد هم محسوب مي شود، اين فنون دقيق دعوت در آن رعايت شده است.[21] اولا  نرمي با فرمانروايان کشورها رعايت شده است. مثلا فرموده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ عَبْدِهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى هِرَقْلَ عَظِيمِ الرُّومِ وَ سَلَامٌ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‏».[22]

يا در نامه اي ديگر مي نويسند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى كِسْرَى عَظِيمِ فَارِسَ سَلَامٌ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى».[23] کلمه عظيم يعني بزرگ. او را به جايگاه و قدر و منزلت مي شناسند. در متن نامه نيز مي فرمايد: شما بايد ملت خود را نجات دهيد. مسلمان شود والا : « إِثْمَ الْمَجُوسِ عَلَيْكَ».[24]  يا مي فرمايد: «فَإِنْ تَوَلَّيْتَ فَإِنَّ عَلَيْكَ إِثْمَ الْيَرِيسِينَ»[25]  يعني گناه اينان به عهده توست. البته نامه ها هشدار نيز دارد. چون بايد از موضع قدرت باشد.

در اين آيات نيز چنين ويژگي هايي به چشم مي خورد: «إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى‏ مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى»[26] براي ما وحي شده که عذاب الهي براي کسي است که رسالت انبياء را تکذيب و از آن اعراض کند. سپس موسي و هارون در مورد توحيد و معاد به احتجاج مي پردازند. اين احتجاج نيز طولاني و به صورت مجادله و استدلال است. اين طور نيست که مرا قبول کن والا مي جنگم! ممکن است بگوييد موسي و هارون که قدرتي نداشتند که بخواهند بجنگند؟ ما نيز از همين بابت مي گوييم دعوت مقدم بر جهاد است. قول ليّن به معناي کوتاه آمدن نيست، بلکه به معناي برخورد منطقي و برهاني و استدلالي است. لذا شروع به سخن کردند.

فرعون سوال کرد: «قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسى‏».[27] حضرت موسي(ع) توحيد ربوبي و هدايت تکويني را بيان فرمود: «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏».[28]

فرعون سوال کرد: «قالَ فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُولى‏»[29] احوال گذشتگان چه مي شود که خدا آنان را هدايت نکرده است؟ موسي پاسخ مي دهد و به استدلال مفصل مي پردازد. بعد از اين بيانات، برخورد حکومت چيست؟ يکي از برخوردها اين است که برچسب و تهمت مي زنند. کسي که به خدا دعوت کند، نقل و نبات پخش نمي کنند، تهمت مي زنند. اينجا نيز همين کار را کردند: «قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسى‏»[30] يعني شما ساحريد و آمديد ما را از سرزمينمان بيرون کنيد.

يعني در واقع ظالم به جاي مظلوم مي نشيند و مي گويد ما مظلوميم و موسي(ع) ظالم است. او ساحر است و مي خواهد ما را از خانه و کاشانه بيرون کند. مانند همين داستانهاي مربوط به حکومت فرعوني امريکاست. جنايتکار است و ادعيا حقوق بشر مي کند. تروريست است و مي گويد ايرانيان تروريستند! چون مي داند ما نظريه تمدني داريم و مبتني بر توحيد و تقوا و معنويت و عدالت است و مي خواهيم آن را جهاني کنيم و اگر چنين شود، بساط فرعوني امريکا و رژيم صهيونيستي جمع مي شود، لذا تهمت مي زند.

 

روش مقابله با دعوت:‌ تبليغات منفي

فرعون چه کرد: «فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ»[31] تا آنجا که خداوند مي فرمايد: « قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُريدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَريقَتِكُمُ الْمُثْلى‏»[32] حکومت فرعون در مقابل دعوت الي الله، اعلام عمومي و تبليغات منفي بر عليه موسي(ع) شروع کرد. يعني تبليغات منفي نيز در مقابل دعوت به خدا اتفاق مي افتد. مانند امروز که امپراتوري رسانه اي امريکا وجود دارد، فرعون آن زمان نيز اعلام عمومي کرد که موسي(ع) آمده شما را از سرزمين خودتان بيرونتان کند و به روش ارزشمند شما را مي خواهد از بين ببرد. آداب و رسومتان را نفي کند.

 الان امريکايي ها مي گويند ارزش هاي غربي و امريکايي. ارزش هاي غربي، برتر است و اين جمهوري اسلامي آمده تا ارزش هاي غربي را از بين ببرد. حکومت کفر چه شعاري مي دهد؟مکر و فريب را آغاز مي کند: «فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‏»[33] يعني هر مکر و فريب و حيله اي داريد جمع کنيد و يکپارچه شويد. متحد شويد.

شعار حکومت هاي کافر فرعوني چيست؟ اين است: « قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‏» هر که قدرتمندتر شدة او موفق تر است. اما شعار اسلام و انبياء اين است: « قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى»[34] يا مي فرمايد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها»[35] جريان مقابل در اثر طغيان تکذيب مي کند و مقابل تهذيب و تزکيه مي ايستد.

خب موسي(ع) حقيقت دارد و آنها سحر. و روشن است که حقيقت پيروز مي شود. اولين اثر دعوت اين است که بنياد تبليغات منفي و تبليغات ضد دعوت، با ايمان آوردن ساحران فرو مي ريزد. آنها که ايمان مي آورند، فرعون شروع به تهديد مي کند و آنها پاسخ مي دهند: « قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ الَّذي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ في‏ جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى‏ قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلى‏ ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الَّذي فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضي‏ هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا يَمُوتُ فيها وَ لا يَحْيى‏ وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى‏».[36]

اولين برخورد دعوت با حکومت هاي طاغوتي کافر، برخورد با جريان تبليغي ضد دعوت است. اگر بخواهيم در زمان خود تطبيق کنيم، خط اول جهاد في سبيل الله، خط دعوت الي الله با استدلال و منطق است. خط اول مقابله از سوي دشمن، امپراتوري رسانه اي است. 

الان سحر نظام استکباري، رسانه است. شبکه هاي مجازي و ارتباطات اجتماعي است. سحر نظام استکباري،‌ انقلاب جنسي و سکس و سينما و فن نفوذ در خانه هاست. ما بايد در دعوت الي الله متناسب با مقتضيات زمان، دنبال باطل السحر باشيم. باطل السحر اين نيست که دعوت کنيم و بگوييم مسلمان شويم والا شما را مي کشيم! روش ابطال امپراتوري رسانه اي و شبکه هاي مجازي و اجتماعي و جنگ نرم دشمن، توليد قدرت نرم است.

 

فرآيند پيام و دعوت

اصلا دين و قرآن يعني پيام و دعوت. پيام يک چرخه اي دارد. عنصر اول، توليد پيام است. که خداوند با معجزه ماندگار خود يعني قرآن کريم، اين پيام را توليد نموده است. شايد يکي از رازهاي اينکه معجزه خاتم الانبياء قرآن  و کتناب خواندني، اين باشد که تا آخر الزمان فناوري غالب، فناوري گفتگو و صحبت و اقناع ذهني است.

عنصر دوم، فناوري و پالايش پيام است. مانند نفت خامي که استخراج مي شود و به موادي از قبيل بنزين و پلاستيک تبديل مي شود. پمپ بنزين هم مي گذارند. ما بايد پيام دين را فراوري کنيم.

عنصر سوم، توزيع در سطح جهان است.

عنصر چهارم، رساندن به اذهان و ايجاد اقناع انديشه است. اقناع همان باطل السحر رسانه هاست.

براي اينکه اين چرخه توليد، فرآوري، توزيع و اقناع و مصرف در ذهن اتفاق بيفتد، نياز به مديريت پيام دين داريم. مديريت پيام دين، وظيفه رهبران ديني و حوزه هاي علميه و روحانيت است. لذا دعوت ابعاد بسيار گسترده اي دارد. مطلب ساده اي نيست. خط اول مواجهه اسلام و کفر، دعوت الي الله با برهان و منطق است.

امروز قدرت را به چند دسته تقسيم مي کنند: قدرت نرم، قدرت هوشمند و قدرت سخت. قدرت سخت، همان جنگ سخت افزاري است. قدرت نرم، يعني نفوذ در ذهن ها و انديشه ها و قلب ها و تغيير نگرش ها. اما قدرت هوشمند «القوه الزکيه» يا «اسمارت پاور»، اميزه اي از جنگ نرم و سخت است. يعني در کنار قدرت قوي و قدرت بازدارنده دفاعي، بايد قدرت اقناع و اميد براي پيروزي خلق کنيم تا بتوانيم معادلات تبليغاتي را دگرگون کنيم. لذا در اين جبهه و مقابله، ‌اولين سربازهايي که بايد از دشمن بگيريم، سربازان جنگ نرم است. اولين سربازاني که بايد پيروز شوند نيز دعوت کنندگان به دين هستند.

بنابراين يکي از استدلال هاي ما براي لزوم دعوت تفصيلي قبل از جهاد، سيره انبياء است. استدلال ما در اين جلسه داستان حضرت موسي(ع) در مقابله با فرعون بود./241/241/ح

 

مقرر: هادی قطبی

 

منابع:

[1] . طه / 134.

[2] . طه/ 133.

[3] . طه/ 135.

[4] . طه/ 24.

[5] . نازعات/ 24.

[6] . اعراف / 105.

[7] . طه/ 24.

[8] . طه/ 25 – 28.

[9] . طه/ 29 – 32.

[10] . طه/ 36.

[11] . طه/ 41.

[12] . طه/ 42.

[13] . طه/ 43.

[14] . طه/ 44.

[15] . طه/ 45.

[16] . طه/ 46.

[17] . احزاب/ 39.

[18] . طه/ 46 و 47.

[19] . طه/ 47.

[20] . طه/ 47.

[21] . ر.ک: مکاتيب الرسول، احمدي ميانجي.

[22] . بحارالأنوار، ج20، ص386.

[23] . بحارالأنوار، ج20، ص389.

[24] . بحارالأنوار، ج20، ص389.

[25] . بحارالأنوار، ج20، ص386.

[26] . طه/ 48.

[27] . طه/ 49.

[28] . طه / 50.

[29] . طه / 51.

[30] . طه /57.

[31] . طه/ 58.

[32] . طه / 63.

[33] . طه/ 64.

[34] . اعلي / 14.

[35] . شمس / 9-11.

[36] . طه / 71-75.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۳:۰۶
طلوع افتاب
۰۶:۰۸:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۱۹:۵۷:۲۱
اذان مغرب
۲۰:۱۵:۴۳